داشتن یک برنامه خوب حیاتی است ولی این برنامه باید توانائی مقابله با پیشامد های ناخواسته را نیز داشته باشد . شما باید سریعاً بتوانید خود را با یک روز بد از طرف کودک و بدتر شدن رفتار او تطبیق بدهید .
گام اول :
وقتی که کودک می خواهد عصبانی و عصبی شود( نشانه های آن مانند : با خود با عصبانیت حرف زدن ، تند و عمیق نفس کشیدن ، گوشه گیری ، ... )برنامه درمانی را ادامه دهید اما به طور مرتب توسط مشوقهای کلامی و غیره او را برای رفتار مناسب تشویق کنید . مثلاً به او بگوئید که خیلی خوب کارها را انجام میدهد و با مشوق های قویتر عصبانیت و ناراحتی او را کنترل کنید . این روش ساده ترین راه برای کنترل کودک است و روش ابتدائی پائین آوردن نام دارد . به یاد داشته باشید که ترتیبی را اتخاذ کنید تا مشوق های قویتر در مواقعی که رفتار های درست و خوب از کودک سر می زند برای او مهیا باشد واو این مطلب را درک کند . به هرحال برای مواقعی که رفتار نادرست و اختلالی او می خواهد زیاد شود شما باید وسیله ای (مشوق) داشته باشید تا او را ترغیب نمائید کنترل خود را حفظ بکند . اگر شما از دادن مشوق به او خودداری بکنید او انگیزه ای برای اینکه رفتار خود را تصحیح کند و از انجام آن خودداری بکند نخواهد داشت . خوشبختانه رفتارهای عصبی همیشه به طور یکنواخت باقی نمی مانند . تغییراتی طبیعی در شدت و دفعات بروز چنین رفتارهائی وجود دارند . این فرصت به شما اجازه می دهد تا در فواصل این دفعات که کودک آرام است او را تشویق کنید تا آرامش و رفتار درست را در پیش بگیرد . هر چقدر زمان رفتار آرام و خوب بیشتر شود شما باید قدرت مشوق را بیشتر کنید . البته دقت کنید که مقدار مشوق برای کم شدن رفتارهای اختلالی کمتر از مقدار آن برای عدم بروز این رفتارها باشد . اگر در مورد عصبانی شدن و عصبی شدن یک اوج ناگهانی پیش آمد شما باید یکبار دیگر رفتار کودک را نادیده بگیرید ولی خود کودک را زیر نظر داشته باشید . هدف از باقی ماندن با کودک در تمرین این است که به کودک بفهمانیم رفتار نادرست او راهی برای فرار از تمرین نیست . همچنین اگر شما تمرین را قطع کنید، و تسلیم کودک شوید فرصت اینکه در بین دفعات عصبی شدن ها کودک را برای رفتار آرام تشویق کنید را نیز از دست خواهید داد . اگر شما کودک را نیز مانند رفتارش نادیده بگیرید ممکن است که رفتار اختلالی او ادامه پیدا کند و شاید شدیدتر نیز بشود .
گام دوم :
به یاد داشته باشید که ما به این مرحله وقتی وارد می شویم که راه حل مرحله اول مؤثرنبوده و یا اینکه ما رفتار کودک را نتوانسته ایم درست تشخیص بدهیم . به هر حال گاهی اوقات بهترین روشهای ارائه شده نیز برای مرحله اول مؤثر نیستند . اگر کودک به صورت متوسط عصبانی شد و رفتار های اختلالی او شدید نیستند شاید لازم باشد که روش تغییر محرک را در پیش بگیریم . احتمال دارد که چیزی در محیط وجود دارند که باعث بروز استرس و اختلال در رفتار کودک می شود . اگر شما قادر به تشخیص علت بشوید می توانید با تغییر تمرین ، نحوه آن ، تغییر مکان ،و یا تغییر مکان وسائل و اشیاء این شرایط را تغییر داده و از مشکل بکاهید . یکی از علل هم می تواند این باشد که کودک به این نتیجه رسیده است که با رفتار شدید عصبی شما را مجبور می کند که از او اطاعت کنید . در این مورد بسیار مهم است که بدون در نظر گرفتن اینکه روش تقلیل رفتار اختلالی چیست ، کودک را از رسیدن به هدف خود باز داریم . در اینجا لازم است که علاوه بر قاطع بودن احساسات را کنار بگذاریم . یکی دیگر از علّت ها می تواند نیاز کودک به ایجاد تغییراتی در محیط و یا تمرینات و شرایط باشد . مثلاً طولانی شدن زمان تمرین ، عدم وجود پرامپت مناسب ، مشوق ناکافی ، و ... به عبارت دیگر دلایل کافی برای ناراحتی کودک وجود دارند و ما باید به کودک حق بدهیم . البته هیچگاه نباید آن را طبیعی تلقّی کنیم و همواره سعی در تصحیح آن داشته باشیم. عواملی را که می توانند باعث بروز این رفتارها شوند را می توان حذف کرد و در نهایت رفتارهای اختلالی را کاهش داد . در صورت امکان این کار باید به صورت زیرکانه ای انجام شود تا کودک یاد نگیرد برای فرار از تمرینات رفتارهای اختلالی را در پیش بگیرد . نوع جواب و عکس العملی که شما باید کودک را با آن راهنمائی کنید باید از نوعی باشد که کودک به خوبی با آن آشناست و قادر به انجام کاری که به عنوان راهنمائی به او می دهید باشد . شما باید در صورتیکه کودک از انجام کار خواسته شده امتناء کرد ، پرامپت لازم را به موقع انجام دهید .
ما اغلب از دستورالعمل های جدید،تقلید بدون کلام و کارهای بدنی ساده برای برقراری دوباره رفتار معمولی و اطاعتی استفاده می کنیم . مانند همیشه از مشوق کافی و همچنین کلامی وقتی که کودک آرام است و رفتار درست دارد استفاده کنید و در صورت رفتار اختلالی کمترین توجه را به آن داشته باشید . با کمی دقّت می توانید مشوقهائی را پیدا کنید که نه تنها تأثیر مثبت و انگیزه انجام تمرینات را برای کودک دارند بلکه در آرام کردن کودک نیز مؤثر می باشند . همچنین ایجاد راحتی فیزیکی ، صدای ملایم ، در آغوش گرفتن ، آواز خواندن ، و ... می توانند در آرام کردن کودک و اجتناب از بروز رفتاراختلالی و در نهایت حذف آنها کمک کنند . شما باید در مورد زمان دادن این مشوق ها نهایت دقت را انجام دهید زیرا اگر بلافاصله بعد از رفتار اختلالی باشد ممکن است کودک آن را مشوقی در جهت انجام دوباره رفتار خود بداند . بهتر است بعد از یک یا چند دقیقه از بروز رفتار نادرست این مشوقها را به کودک برسانید . به این ترتیب می توانید تأثیر زیادی بر تصحیح رفتار اختلالی کودک داشته باشید و علاوه بر آن ممکن است کودک این تشویق را در نتیجه پایان دادن به رفتار نادرست خود بداند و یاد بگیرد که هرگاه آنها را زودتر قطع کند تشویق خواهد شد . اگر کودک به علّت تمرین خاصی عصبی شد و اگر انجام و تکمیل آن تمرین لازم است دوباره تمرین را از سر بگیرید و این بار بیشتر مراقب اوضاع بوده و با احتیاط به پیش بروید . به یاد داشته باشید که این کار مستلزم زمان است و شما نمی توانید به یکباره به این تصحیح و هدف برسید . شما باید هر جلسه را طوری به اتمام برسانید که حس کنید مقداری به هدف خود نزدیک شده اید .
گام سوم :
وقتی که کودک شما شدیداً عصبانی و پرخاشگر شد (مانند جیغ زدن ، پرت کردن اشیاء ، زدن دیگران ، خودآزاری ، ...)لازم است که کاملاً به دور از احساسات وقاطع عمل کنید . در صورتیکه شما قبلاً با کودک کارهای کنترلی از قبیل دستها پائین ، ساکت باش ، و غیره را کار کرده باشید ، می توانید با این فرامین باعث توقف رفتار اختلالی شوید . سعی شود فرامین و دستوراتی را به کودک بیاموزید که مشخص ، واضح ، و قاطع باشد . بهتر است کاری را که باید انجام دهد به او بیاموزید و بخواهید ، نه کاری را که نباید انجام دهد ( مانند بنشین بجای راه نرو ) . اگر در آن لحظه فرمان مناسبی به خاطر نیاوردید ممکن است کلمه تمامش کن (بسه)کمک خوبی در این مورد باشد . سعی شود که این فرمانهای کنترلی به صورت مرتب و مداوم به کودک گفته نشود زیرا برای او عادی شده و اثر خود را از دست خواهند داد . در صورت هرگونه پیشرفتی از طرف کودک در کاهش رفتار اختلالی او را به طور مناسب تشویق کنید و تا جائیکه ممکن است به رفتارهای نادرست او توجه نکنید. تهدید کردن وسیله ای است که گاه تراپیست ها و والدین برای کنترل کودک استفاده می کنند . شاید یکی از علل استفاده از تهدید تأثیر سریع آن باشد ولی در دراز مدت تهدید کردن باعث بروز رفتار اختلالی در وقتی دیگر می شود و نه کاهش و حذف آنها.تکیه کردن بر تهدید باعث می شود که کودک فقط در موارد فرامین شدید و دستورات قوی از خود عکس العمل نشان بدهد و در موارد روزمره و عادی فرمانبر نبرده و بدین ترتیب به مشکلات ما افزوده شود . هدف دراز مدت برای ما این است که کودک بفهمد برای هر کاری که انجام میدهد عواقبی وجود دارد که بنا به کار انجام شده شاید مثبت و شاید منفی باشد .توجه داشته باشید که این یک امتیاز منفی است که به کودک قبل از انجام کاری عاقبت آن کار را بگوئید بهتر است که کودک خود نگران عاقبت کار خود باشد که چه خواهد شد . در این صورت شما به خود فرصت کافی می دهید تا عکس العمل ها و نتایج مناسبی را برای کارهای کودک متناسب با شرائط تدارک ببینید .
اگر کسی که با کودک تمرین می کند بخواهد کنترل کودک را به کسی دیگر واگذار کند فقط باعث می شود که کودک در مورد او نافرمان شده و از او اطاعت نکند . در واقع با این کار به کودک می گوید که من نمی توانم تو را کنترل کنم و شخص دیگری باید حضور داشته باشد . پس هر عواقبی که برای کودک در نظر گرفته شده است باید توسط خود تراپیست در زمان جلسات و تمرین به کودک داده شود . مراقب باشید هیچگاه کودک را به کاری که نمی توانید انجام دهید و یا اینکه مناسب نیست تهدید نکنید . مراقب باشید در صورت تشویق کودک در موارد تصحیح رفتار خود ، او را عادت به رشوه گیری نکنید .
گام آخر
اگر شما حس می کنید که کودک با رفتار خود به خود و دیگران آسیب میرساند بایستی روش مدیریت رفتارهای تهاجمی یا روشهای شدید دیگر را به همراه ایجاد محدودیت و همراهی دائم کودک در پیش بگیرید . روشهای زوری و شدید فقط در
مواردی که تمامی روشهای دیگر ناکام بوده اند باید به کار گرفته شوند .
در تمام مراحل :
در رابطه با جوابها و عکس العمل های کودک نسبت به مشوقها در خلال دوره های رفتار های خوب و بد بسیار دقت کنید . اغلب ، کودکان گاه به این روشهای جلوگیری از رفتار نادرست جواب منفی میدهند و گاه نسبت به آنها پیشرفت نشان میدهند. کودک خود به شما نشان خواهد داد که تشویقهای شما چقدر مؤثر می باشند . اگر از کودک در قبال مشوق رفتار آرام ، بدون استرس و با خشونت کمتر مشاهده کردید نشان این است که تشویق شما مؤثر بوده است . اگر کودک آرام نمی شود و یا مشوق را رد میکند باید به فکر مشوقی دیگر و نحوه ارائه دیگری باشید .
اگر کودک در صورت دریافت مشوق رفتار نادرست را کم نکرد و یا افزایش داد نشانه این است که علاوه بر مشوق به کنترل خارجی از طرف محیط نیز احتیاج دارد شما می توانید با انحراف توجه او به منظور خود برسید مثلاً به او بگوئید " چه کتاب قشنگی اینجاست بیا نگاه کنیم " به این ترتیب می توانید بدون اینکه مستقیماً رفتار اختلالی را مد نظر داشته باشید آنرا کنترل کنید . اگر کودک مشوق را رد کرد آنرا در کناری در دسترس او قرار دهید تا او خود آنرا استفاده کند . به این ترتیب شما او را برای رفتار آرامش تشویق کرده اید تا کودک رفتار خود را بیشتر کنترل کند . تجربه نشان داده است که بعضی از کودکان نسبت به اینکه از دست کسی مشوق دریافت کنند حساس هستند و این کار باعث عصبانیت آنها می شود . بهتر است که دفعات و زمان بروز رفتارهای اختلالی کودک را ثبت کنید تا دید کلّی نسبت به چگونگی بروز آنها در کودک داشته باشید به این ترتیب می توانید روش درمانی خود را به نحوی که مؤثرتر و مناسب تر باشد تغییر داده و نتیجه بگیرید.
همچنین این آمار به شما نشان میدهد که چه مقدار برنامه درمانی پیشرفت داشته و مؤثر بوده است .